توی رویاهام، یک پسر داشتم بزرگش میکردم بهش درس شهادت میدادم بعد میشد سرباز رکاب حاج قاسم. حاجی بهش یاد میداد یک سرباز امام زمان چطور باید باشه؟ میگفتم پسرم هر چی سردار میگه گوش بده دل بده کم کسی نیست. حرفاشو بذار روی چشمات... صبح بیدار شدم تا حالا اشکم بند نمیاد چطور باور کنم نبودنتو؟ چطور باور کنم رفتنو؟ چیزی جز شهادت حق شما نبود. دارم رویاهایی که بافته بودم پنبه میکنم پسرم بی سردار موند , ...ادامه مطلب
آنقدر پهلویم درد میکند که با هر سرفه خم میشوم. آنقدر دردم زیاد است که نماز صبح را با تیمم بر روی گرد و خاک میز کناریم خواندم بدون چادر! آنقدر دردم زیاد است که اشکهایم میل به خشک شدن ندارند. آنقدر در, ...ادامه مطلب
یک ساعت پیش دلم یهو گرفت خواستم اینجور وقتا هیچی نمیتونه دلمو باز کنه مگر خدا.ببینید چی بهم گفت خدای مهربونم :) سوره انبیا و ایوب را (به یاد آور) هنگامى که پروردگارش را خواند (و عرضه داشت): «بدحالى و, ...ادامه مطلب
حجت الاسلام والمسلمین پناهیان:☘ اهمیت آرامش در #زندگی_مشترکمعمولا انتظار ما از یک زندگی مشترک این است که ما را به لذت و شادی برساند، در حالی که اگر ما را به آرامش برساند، لذت و شادی در زندگی ما بیشتر خواهد شد. زیرا همیشه مقدمه هر نوع لذت و شادی در زندگی آرامش است. شتابزدگی در رسیدن به لذت و شادی، موجب از بین رفتن آرامش، و در نتیجه کاهش لذت در زندگی میشود؛ و, ...ادامه مطلب
برای سحری سومین روز از ماه مبارک ، به درخواست عالیجناب قرمه سبزی پختم، چه قرمه سبزی ای! واقعا خوشمزه ، میخوام صادراتشو آغاز کنم بلکم کشور از رکود دربیاد. این مطلب صرفاً جهت ثبت در تاریخ :)), ...ادامه مطلب
سلام، رهن و اجاره اپارتمان و یا خونه در شهر یزد چه مقداره؟ نزدیک به کارخانه فولاد یزد باشه :) لطفا اگه کسی یزدی هست پاسخ بده., ...ادامه مطلب
#انیس_النفوس ⚘.چشم دو عالم است به این #در به #انتظار ....پ.ن)امروز، #غروب_الشمس ، درهای بسته ی #ضریح_مطهر,درهای بسته,درهای بسته زندگی,درهای بسته شعر,درهای بسته خدا,پشت درهای بسته,پشت درهای بسته مامی سایت,درهای بهشت بسته میشد,پشت درهای بسته کابینت,پشت درهای بسته عاشق دل شکسته,پشت درهای بسته کابینت مامی سایت ...ادامه مطلب
«... عباس به آب نگریست . در آب حسین بود. موج ها در حرکت خویش، حسین مے نگاشتند. صدای موج ، حسین بود . به خویش برگشت و در خویش جز حسین ندید و ... حسین تشنه بود . آب بنوش عباس ! آب خنک و زلال و گوارا با عباس سخن می گفت . دست رشید عباس در آب رفت . نوازش آب با دست هاے تشنه و جان تشنه تر چه می کند . قطره هاے عزیز از کف مے چکید . آب را بالا آورد تا فضای دهان رسید . نسیم خنک چهره ے عباس را مے نواخت . ساقے بنوش،گوارایت باد . باز در موج ولوله افتاد.حسین ، حسین،حسین» برگرفته از کتاب «ماه در آب»نوشته ی دکتر محمدرضا سنگریشرح زندگی عباس ابن علی (ع) از زبان ام البنین سلام الله علیها ,ماه در آب,عکس ماه در آب,کتاب ماه در آب,نمایشنامه ماه در آب,تصویر ماه در آب,کتاب ماه در آب دکتر سنگری,نمایش ماه در آب,ماه آبان,ماه آبان به میلادی,ماه آبی ...ادامه مطلب
توکل یعنی وقتی تو را دارم، اضطراب برایم معنایی نداشته باشد! توکل یعنی، تو بهترینها را برایم می خواهی ,توکل بر خدا,توکل,توکلی,توکل به خدا,توکل بر خدایت کن کفایت,توکلی وزنه بردار,توکلیجه,توکلی بازیگر,توکل بایدش,توکل در قرآن ...ادامه مطلب