ایهاالرئوف

ساخت وبلاگ
همیشه تصورم این بود که هر وقت بخوام ازدواج کنم حتما میرم حرم و مولای رئوفمو دعوت می‌کنم . حالا که وقتش رسیده و من از روز ولادت مادر قدم به خانه‌ی دیگری می گذارم وقت نکردم که برم و کارت دعوت رو بندازم توی ضریح ...

اما مطمئنم اون مولای رئوفی که من دارم قدمش رو روی دو چشمانم میگذاره و محفل ما رو متبرک میکنه...
برای بی‌گناه برگزارشدنش دعا کنید :'(

عیدی...
ما را در سایت عیدی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : maftab8g بازدید : 74 تاريخ : يکشنبه 29 اسفند 1395 ساعت: 2:33