توی رویاهام، یک پسر داشتم بزرگش میکردم بهش درس شهادت میدادم بعد میشد سرباز رکاب حاج قاسم. حاجی بهش یاد میداد یک سرباز امام زمان چطور باید باشه؟ میگفتم پسرم هر چی سردار میگه گوش بده دل بده کم کسی نیست. حرفاشو بذار روی چشمات...
صبح بیدار شدم تا حالا اشکم بند نمیاد چطور باور کنم نبودنتو؟ چطور باور کنم رفتنو؟ چیزی جز شهادت حق شما نبود.
دارم رویاهایی که بافته بودم پنبه میکنم پسرم بی سردار موند
برچسب : نویسنده : maftab8g بازدید : 59
برچسب : نویسنده : maftab8g بازدید : 55
به مدد حضرت زهرا سلام الله علیها هیچ مشکلی در صفرا، کلیه ها و طحال وجود نداشت سه دکتر رفتم که هیچ کدام نگفتند چه کار کن تا دردت خوب شود! از آخر طب اسلامی به دادم رسید و با یک روش ساده الان هیچ دردی ندارم .
اگر درد داشتید حوله داغ کنید و روی درد بگذارید و با روغنهای طبع گرم مثل زیتون، کنجد ماساژ دهید.
طب مدرن چیزی جز دردسر ندارد.
برچسب : نویسنده : maftab8g بازدید : 62
دروغ چرا؟ تا چند وقت قبل حدیث کساء نخوانده بودم. دوستم گفت برای حاجتی چله حدیث کساء را خوانده و چهل روز نرسیده حاجتش را گرفته، من هم خواندم چهل روز گذشت خبری نشد ناامید نشدم ادامه دادم نمی دانم چند روز شد شاید ۶۰ روز کمی بیشتر یا کمتر! یک نشانه هایی دیدم باز هم ادامه دادم خدای مهربان من، به جای آن یک حاجتم ، دو حاجتم را برآورده کرد دومی قشنگتر از اولی ...
امید، بال پرواز انسان است.
برچسب : نویسنده : maftab8g بازدید : 77
برچسب : نویسنده : maftab8g بازدید : 59
برچسب : نویسنده : maftab8g بازدید : 84
برچسب : نویسنده : maftab8g بازدید : 63
برچسب : نویسنده : maftab8g بازدید : 65
برچسب : نویسنده : maftab8g بازدید : 61
برچسب : نویسنده : maftab8g بازدید : 79